loading...
badbakhtyai
تفرجگاه بازدید : 5 جمعه 14 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

چگونگی ارتباط دختروپسر

/**/

مجله اين هفته:شماره 264

ضمن تشكر از تماس‌های مكرر شما و ارائه نقطه نظرات خوبتان در اين مجله می‌خواهیم بنا به درخواست شما ،به نگرش. چگونگی ارتباط دختروپسر به پردازيم .قابل ذكر هست اين مجله به صورت هفتگي تقديم می‌شود و به مدت يك هفته از دوشنبه تا دوشنبه هفته  بعد روي آنتن بخش می‌گردد./

چگونگی ارتباط دختروپسر

اصل رابطه دختر و پسرازنظر اسلام  ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی ، بخواهد ارضا شود باید مسیر شرعی وعرفی خودرا طی کند .

منکر این نیستیم که یکی از نیازهای طبیعی انسان وقتی که به سن جوانی می رسد ، ارتباط  با جنس مخالف است. اصل وجود این نیاز و احساس طبیعی ، در همه انسان ها نهاده شده تا پسر و دختر انگیزه ی لازم را برای تشکیل زندگی سالم  وکانون خانوادگی  مشترک داشته باشند . شدت این انگیزه به حدی است که آنها را از خانواده خود جدا و آماده می کند تا با وجود همه مشکلات و سختی ها،کانون خانواده راتشکیل و در کنار هم باشند و سبب آرامش روح و روان یکدیگر گردند.

 افراط و تفریط و پیروی نکردن از توصیه های عقل و شرع، نه تنها در مسیر ارضای این نیاز ، مانع ایجاد می کند ، بلکه تأثیرات مخربی در دیگر زمینه های زندگی انسان ایجاد می کند.

اگر می پرسید  چرا در وجود ما غریزه و نیازی قرار داده شده است که آنقدر باید مهار شود؟ و در صورت عدم مهار دردسر ساز است؟در جوابتان باید بگوئیم :

- خیلی چیزها در ما گذاشته شده است ولی ما باید به کمک عقل استفاده صحیح و معتدل از آن را یاد بگیریم مثلا در ما قوه خشم و غضب هم گذاشته شده است آیا باید با همه با عصبانیت و خشم رفتار کنیم یا باید عصبانیت و خشم رادر جای خود استفاده کنیم. یا ما قدرت دیدن وشنیدن داریم آیا مجازیم هر چه را ببینیم و بشنویم؟ قطعا پاسخ شما منفی خواهد بود.

در مورد ارتباط باجنس مخالف  نیز این احساس در ما وجود دارد و غیر قابل انکار است ولی باید با این احساس عا قلانه برخورد کرد و از افراط و تفریط  اجتناب کرد.

اسلام به طور کلی به منظور حفظ عفت عمومی ،هر گونه ارتباط نامشروع را ممنوع کرده و بر حیا و عفت و پاکدامنی تأکید نموده است. 

موارد مهمي كه بايد رعايت شود.

1-            اولين شرط ارتباط داشتن شرايط لازم از نظر سني . عقلي . اجتماعي.فرهنگي . ديني . اقتصادي وخانواده گي مي باشد .

2-            خانواده ها بايد به صورت كامل درجريان هرنوع ارتباط فرزندانشان باشند .وحد وحدود آن بايد بر اساس توافق والدين بخصوص پدر دختر انجام  گيرد.

3-            اين ارتباط باعث سوء استفاده طرفين  وفراهم شدن محيط گناه انحراف نباشد.

4-            ارتباط بر اساس هيجان شكل نگيرد كه در كوتاه ترين زمان ممكن منجر به جدايي ميشود.

5-            بر اساس عرف اجتماعي پسران دوست دارند با دختري ازدواج كنند كه براي اولين بار است كه با يك پسر ارتباط بر قرار ميكند لذا اگر ارتباطي با اطلاع والدين دختر وپسر شكل بگيرد ضمن حمايت از طرف آن از داوام بيشتري برخوردار مي باشد .

قابل توجه : انجمن حمايت از نهاد خانواده و مشاورین و روان شناسي مركز مشاوره شريف آمادگي دارند به هرگونه سوال‌های مرتبط با مهارت‌های زندگي و رفتاری  شما تماس گیرندگان گرامي پاسخ دهند.

يك داستان جالب:

آنچه يك زن بطورواقعي ميخواهد

روزی روزگاری پادشاه جوانی به نام آرتور بود که پادشاه سرزمین همسایه اش او را دستگیر و زندانی کرد. پادشاه می توانست آرتور را بکشد اما تحت تاثیر جوانی آرتور و افکار و عقایدش قرار گرفت. از این رو، پادشاه برای آزادی وی شرطی گذاشت که می بایست به سؤال بسیار مشکلی پاسخ دهد. آرتور یک سال زمان داشت تا جواب آن سوال را بیابد، و اگر پس از یکسال موفق به یافتن پاسخ نمی شد، کشته می شد. سؤال این بود: زنان واقعاً چه چیزی می خواهند؟

این سؤالی حتی اکثر مردم اندیشمند و باهوش را نیز سرگشته و حیران می نمود و به نظر می آمد برای آرتور جوان یک پرسش غیرقابل حل باشد. اما از آنجایی که پذیرش این شرط بهتر از مردن بود، وی پیشنهاد پادشاه را برای یافتن جواب سؤال در مدت یک سال پذیرفت.

آرتور به سرزمین پادشاهی اش بازگشت و از همه شروع به نظرخواهی کرد: از شاهزاده ها گرفته تا کشیش ها، از مردان خردمند، و حتی از دلقک های دربار... . او با همه صحبت کرد، اما هیچ کسی نتوانست پاسخ رضایت بخشی برای این سؤال پیدا کند. بسیاری از مردم از وی خواستند تا با جادوگر پیری که به نظر می آمد تنها کسی باشد که جواب این سؤال را بداند، مشورت کند. البته احتمال می رفت دستمزد وی بسیار بالا باشد چرا که وی به اخذ حق الزحمه های هنگفت در سراسر آن سرزمین معروف بود.

وقتی که آخرین روز سال فرا رسید، آرتور فکر کرد که چاره ای به جز مشورت با جادوگر پیر ندارد. جادوگر موافقت کرد تا جواب سؤال را بدهد، اما قبل از آن از آرتور خواست تا با دستمزدش موافقت کند.

 جادوگر پیر می خواست که با لُرد لنسلوت، نزدیک ترین دوست آرتور و نجیب زاده ترین دلاور و سلحشور آن سرزمین ازدواج کند! آرتور از شنیدن این درخواست بسیار وحشت زده شد. جادوگر پیر؛ گوژپشت، وحشتناک و زشت بود و فقط یک دندان داشت، بوی گنداب می داد، صدایش ترسناک و زشت و خیلی چیزهای وحشتناک و غیرقابل تحمل دیگر در او یافت میشد. آرتورهرگز در سراسر زندگی اش با چنین موجود نفرت انگیزی روبرو نشده بود، از این رو نپذیرفت تا دوستش را برای ازدواج با جادوگر تحت فشار گذاشته و اورا مجبور کند چنین هزینه وحشتناکی را تقبل کند. اما دوستش لنسلوت، از این پیشنهاد باخبر شد و با آرتور صحبت کرد. او گفت که هیچ از خودگذشتگی ای قابل مقایسه با جان آرتور نیست. از این رو مراسم ازدواج آنان اعلان شد و جادوگر پاسخ سوال را داد. سؤال آرتور این بود: زنان واقعاً چه چیزی می خواهند؟

پاسخ جادوگر این بود: " آنها می خواهند تا خود مسئول زندگی خودشان

باشند".

همه مردم آن سرزمین فهمیدند که پاسخ جادوگر یک حقیقت واقعی را فاش کرده است و جان آرتور به وی بخشیده خواهد شد، و همین طور هم شد. پادشاه همسایه، آزادی آرتور را به وی هدیه کرد و لنسلوت و جادوگر پیر یک جشن باشکوه ازدواج را برگزار کردند.

ماه عسل نزدیک می شد و لنسلوت خودش را برای یک تجربه وحشتناک آماده می کرد، در روز موعود با دلواپسی فراوان وارد حجله شد. اما، چه چهره ای منتظر او بود؟ زیباترین زنی که به عمر خود دیده بود بر روی تخت منتظرش بود. لنسلوت شگفت زده شد و پرسید چه اتفاقی افتاده است؟

زن زیبا جواب داد: از آنجایی که لرد جوان با وی به عنوان جادوگری پیر با مهربانی رفتار کرده بود، از این به بعد نیمی از شبانه روز می تواند خودش را زیبا کند و نیمی دیگر همان زن وحشتناک و علیل باشد. سپس جادوگر از وی پرسید: " کدام یک را ترجیح می دهد؟ زیبا در طی روز و زشت در طی شب، یا برعکس آن...؟".

لنسلوت در مخمصه ای که گیر افتاده بود تعمقی کرد. اگر زیبایی وی را در طی روز خواستار می شد آنوقت می توانست به دوستانش و دیگران، همسر زیبایش را نشان دهد، اما در خلوت شب در قصرش همان جادوگر پیر را داشته باشد! یا آنکه در طی روز این جادوگر مخوف و زشت را تحمل کند ولی در شب، زنی زیبا داشته باشد که لحظات فوق العاده و لذت بخشی رابا وی بگذراند.

اگر شما یک مرد باشید و این مطلب را بخوانید کدامی ک را انتخاب می کنید... انتخاب شما کدامی ک خواهد بود؟

اگر شما یک زن باشید که این داستان را می خواند، انتظار دارید مرد شما چه انتخابی داشته باشد؟انتخاب خودتان را قبل از آن که بقیه داستان را بخوانید بنویسید.

آن چه لنسلوت انتخاب کرد این بود:

لنسلوت نجیب زاده و شریف، می دانست که جادوگر قبلاً چه پاسخی به سؤال آرتور داده بود؛ از این رو جواب داد که این حق انتخاب را به خود او می دهد تا خودش در این مورد تصمیم بگیرد. با شنیدن این پاسخ، جادوگر اعلام کرد که برای همیشه و در همه اوقات زیبا خواهد ماند، چرا که لنسلوت به این مسئله که آن زن بتواند خود مسئول زندگی خودش باشد احترام گذاشته بود.

تهیه کننده: مرکزمشاوره وروانشناسی شریف

 

 


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 47
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 24
  • بازدید کلی : 3,451