اولینهای جراحی
در سال 1930، برای اولینبار «وایناروگنر» آلمانی تقاضای انجام عمل جراحی تغییر جنسیت کرد و نامش را به «لیلیالب» تغییر داد. در آمریکا نیز «جورج برجنسون» در سال 1953 تحت عمل قرار گرفت و بعداز آن با نام «کریستین جرجنسون» زندگی کرد و اولین ترانس سکشوال فیلمهای هالیوود شد. در ایران، «مریم خاتون ملکآرا»، اولین کسی است که موفق شد در سال 1365 با امام خمینی(ره) ملاقات کند و با نامه ایشان که محتوی صدور فتوا برای تغییر جنسیت با تایید پزشکی بود، به پزشکی قانونی مراجعه کرد و همان زمان اولین مجوز تغییر جنسیت از سوی پزشکی قانونی در جمهوری اسلامی ایران صادر شد. خانم ملکآرا قبل از عمل جراحی «فریدون» نام داشت و در سال 1354 نامهای به حضرت امام(ره) که در نجف بودند، نوشت که امام رحمها... اینگونه پاسخ دادند: «تکلیف یک زن بر شما واجب است»، اما خانم ملک?آرا با پیگیری?های مستمر خود موفق شد سال 1365 خدمت امام خمینی(ره) رسیده و بعد از بررسی موضوع توسط علما و پزشکان، فتوای ایشان مبنی بر اینکه «تغییر جنسیت با تجویز طبیب مورد اعتماد اشکال شرعی ندارد» را اخذ کند. همان موقع امام راحل به دادستان وقت برای حکم اجرایی دستور می?دهد و دادستان نیز حکم تغییر شناسنامه فریدون ملک آرا را صادر می?کند و بدین ترتیب از سال 1365 در کشور ما کلینیکها اقدام به عمل جراحی تغییر جنسیت کردند که تاکنون نیز ادامه دارد.
اختلالهای جنسی و انواع آن
یک استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران میگوید: «شیوع اختلالهای جنسی در جوامع مختلف بین 1 تا 4 درصد است اما چون در کشور ما اطلاعات زیادی در این مورد وجود ندارد، ناشناخته ماندهاند رابطه جنسی صحیح، بین یک زن و مرد بالغ (همسران) به وجود میآید و محرکش هم طبیعی است و یک روند طبیعی را طی میکند. این رابطه در محدوده قوانین و عرف جامعه است و هر رابطهای که در این محدوده نباشد، یک اختلال جنسی محسوب میشود. تعداد اختلالهای جنسی شناخته شده خیلی زیاد است و از مهمترین آنها میتوان به هموسکشوال، بایسکشوال و ترانسسکشوال اشاره کرد.» دکتر فرخ تافتاچی در گفتوگو با خبرنگار «سلامت»، می?افزاید: «هموسکشوالها فقط با جنس موافق خود ارتباط جنسی برقرار میکنند و نمیتوانند با جنس مخالف ارتباط داشته باشند. بایسکشوال کسی است که هم با جنس خودش و هم مخالف خودش ارتباط برقرار میکند. ترانس سکشوال فردی است که هویت جنسیاش مطابق با شکل فیزیکیاش نیست. به عنوان مثال شخصیت جنسیاش زن ولی فیزیک مرد یا شخصیت جنسی مرد و فیزیک جسمی زن دارد.» این متخصص پزشکی قانونی با بیان این مطلب که اختلالهای جنسی به دو دسته حقیقی و کاذب تقسیم میشوند، میافزاید: «گاهی اختلال جنسی به علت محرومیت جنسی و عدم دسترسی به جنس مخالف یا مسایل مالی و اینکه فرد میخواهد از طریق مسایل جنسی به اهداف خاصی برسد، رخ میدهد که کاذب است زیرا به علت دیگری شکل گرفته و موقتی است ولی در شکل حقیقی، علت به وجود آمدن آن خلقتی یا اکتسابی و دائمی و پایدار است.»
علل اختلالهای جنسی
در مورد علت خلقتی بروز اختلالهای جنسی، نظریههای مختلفی وجود دارد، مثلا گفته میشود ممکن است اشکالاتی در هیپوتالاموس مغز یا نوروترانسیمترها (حاملهای شیمیایی مغز) وجود داشته باشد یا اینکه مادر در زمان بارداری داروهای خاصی مصرف کرده باشد. در مورد علل اکتسابی (محیطی) هم بررسیهای زیادی انجام شده است مثلا گاهی این اختلالها در کودکانی که کمبود محبت داشتهاند، تعداد فرزندان زیاد بوده، پدرشان مسن یا فرد بچه آخر خانواده بوده یا به او لباس جنس مخالف را پوشاندهاند، بیشتر دیده میشود که اینگونه مسایل به سنین بسیار پایین (حدود 2 سالگی و حداکثر تا 5 سالگی)، یعنی زمانی که شخصیت جنسی در حال شکلگیری است، برمیگردند و عوامل محیطی بیشتر در این زمان است که نقش خود را در شکلگیری شخصیت جنسی افراد ایفا میکنند.
ترانس سکشوالها
دکتر تافتاچی، در مورد ترانس سکشوالها میگوید: «وقتی میگوییم یک نفر زن است یا مرد، نه به ژنتیکش نگاه میکنیم که در کروموزوم xy است یا xx و نه به فیزیکش کار داریم که مردانه است یا زنانه و نه ظاهرش، زیرا هیچکدام از اینها ملاک نیست که فرد زن است یا مرد. به عبارتی انسان از نظر روانی مرد است یا زن و این روانپزشک است که در مصاحبه با افراد این مساله را تشخیص میدهد. پس اگر روانپزشک بگوید این فرد زن است، حتی اگر فیزیکش مردانه و کروموزومش XY باشد، به واقع زن است و برعکس.» این استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح می?کند: «به این افراد که هویت جنسیشان با شکل فیزیکیشان تفاوت دارد، ترانس سکشوال گفته میشود و با شرایطی میتوانند کاندیدای تغییر جنسیت باشند. اغلب این افراد میخواهند شکل فیزیکی خودشان را مطابق با هویت جنسیشان عوض کنند. البته این کار مراحل خاصی دارد؛ ابتدا فرد باید به روانپزشک مراجعه کند و چند ماه درمان شود و معلوم شود که آیا این اختلال کاذب است یا حقیقی و بعد باید مدتی به او وقت داد که در شکل و شخصیت جنسیای که دوست دارد، زندگی کند و با خانوادهاش صحبت شود که مشخص شود در شکل و شخصیت جنسی جدید که قرار گرفته، سازگاری بیشتری دارد و از نظر فکری و روانی بهتر و موفقتر است یا نه. بعد از مصاحبههای روانپزشکی و شنیدن اظهارات خانواده و پافشاری خود فرد، به او مجوز تغییر جنسیت داده میشود و اگر این اجازه داده نشود، او که خودش را مثلا زن میداند، رفتارهای زنانه نشان خواهد داد و دچار مشکلات زیادی میشود. او جامعه را هم دچار مشکل میکند و گاهی حتی این افراد دست به خودکشی میزنند و در اینجا کسانی که به موقع به او مجوز تغییر جنسیت ندادهاند، مقصرند. البته برای گرفتن این مجوز لازم است فرد عریضهای را با تایید و حضور خانوادهاش تقدیم دادگاه کند و بعد دادگاه او را به پزشکی قانونی معرفی میکند تا مراحل طی شوند.»
مراحل تغییر جنسیت
دکتر تافتاچی در پاسخ به این پرسش که آیا تغییر جنسیت به راحتی انجام میشود یا نه، میافزاید: «پزشکی قانونی مجوز را برای بیمارستانهای خاصی صادر میکند و این عمل هم سخت و پیچیده است و هر پزشکی این جراحی را انجام نمیدهد چون افرادی که تغییر جنسیت میدهند، ممکن است دچار مشکلات عدیدهای شوند. مثلا این شخص میخواهد شوهر کند و هر کسی نمیآید با او ازدواج کند و نمیتواند بچهدار شود و مثل دیگران لذت جنسی ببرد و... بنابراین ممکن است مرد بودن خودش را از دست بدهد و یک زن کامل هم نمیشود. معمولا متخصصان زنان و زایمان برای ساختن فیزیک زنانه و متخصصان اورولوژی برای ساختن فیزیک مردانه این جراحیها را انجام میدهند. درضمن هزینههای این جراحیها معمولا سنگین است و از طرفی بیمار بعد از جراحی به مراقبتهای خاص و هورمون درمانی هم نیاز دارد. البته بعد از جراحی فرد ممکن است با قد بلند و هیکل و لگن مردانه و رفتارهای نیمهخشن و صدای کلفتی که دارد، زیاد طبیعی به نظر نرسد و عمل تغییر جنسیت هر چقدر هم که موفقیتآمیز باشد، صددرصد نیست و شخص با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد، ولی مساله این است که اگر این شخص زن نشود، چون خودش را واقعا زن میداند و کارهای زنانه انجام خواهد داد و رفتارهای نامعقول دارد، به هر حال باید پذیرفت که در جنسیت تازهاش ممکن است موفقتر باشد.»
نگاه جامعه به بیماران
این استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران، در پاسخ به این پرسش که نگاه جامعه به این افراد چگونه است، میگوید: «افراد ترانس سکشوال با هموسکشوال و بایسکشوال بسیار متفاوت هستند. هموسکشوالها خودشان را مرد میدانند و چون میدانند کار خلافی انجام میدهند، کارشان را مخفی میکنند و جلوی چشم مردم نیستند. افرادی هم که بایسکشوال هستند، اغلب تشکیل خانواده میدهند و اختلالشان برای همیشه مخفی میماند و فقط افراد ترانس خودشان را بیگناه میدانند و معتقدند مثلا زن هستند، هر چند شکل فیزیکیشان مردانه است و چون اعتقاد دارند که زن هستند و واقعا هم هستند، در کوچه و خیابان رفتارهای زنانه از خود نشان میدهند و خیلی پر سر و صدا به همه اعلام میکنند که زن هستند و مردم را متوجه خودشان میکنند، بدون اینکه از رفتارهایشان خجالت بکشند یا آنها را خلاف بدانند. البته تعداد افراد ترانس خیلی کم است ولی چون پر سر و صدا هستند، مردم را متوجه خودشان میکنند، ولی تعداد افراد هموسکشوال و بایسکشوال بیشتر است (حدود 1 تا 3 درصد جامعه) ولی مخفی میمانند، مگر اینکه تحتشرایط خاصی لو بروند؛ مثلا به زور یا با تطمیع با همجنس خودشان رابطه برقرار کنند، پس مشکل اصلی در این گروه است.»
درمان اختلالهای جنسی
او یادآوری میکند: «درمان افراد ترانسسکشوال در نهایت جراحی است و اگر خوب درمان شوند و در ضمن تحت درمانهای حمایتی هم قرار بگیرند، به خوبی نتیجه میدهد و به احتمال زیاد میتوانند در جامعه موفق باشند، اما درمان بایسکشوال و هموسکشوالها بسیار سخت و پیچیده است. اولا در این افراد تغییر جنسیت مفهومی ندارد، زیرا فرد جنسیت خودش را قبول دارد و درمانهای روانپزشکی هم زیاد موثر نیستند زیرا این افراد وقتی به روانپزشک مراجعه میکنند، باز هم جواب چندانی نمیگیرند. برای این افراد علاوه بر داروها درمانهای دیگری مثل الکتروشوک، رفتار درمانی، گروه درمانی، هیپنوتیزم و... تجربه شده اما این روشها نتیجه چندانی نداشتهاند. » این متخصص پزشکی قانونی خاطر نشان می?کند:«افراد بایسکشوال میتوانند تشکیل خانواده بدهند، چون هم به جنس موافق و هم مخالف خودشان میل دارند بنابراین اگر جنس مخالف به خوبی آنها را درک و جذب کند، تشویق به تشکیل خانواده خواهند شد. این افراد میتوانند خانواده موفقی داشته باشند و اگر حمایت شوند، داوطلبانه رفتارهای جنسی غلط را کنار خواهند گذاشت، اما به هر حال به مشاوره و راهنمایی و حمایت روانی و خانوادهدرمانی و گروهدرمانی نیاز دارند تا بتوانند موفق شوند.» دکتر تافتاچی در پایان میگوید: «تمام اختلالهای جنسی بیماری محسوب میشوند و مانند کوه یخی هستند که سر آن پیداست و عمق فاجعه نادیدنی. ممکن است هر کسی به این بیماریها مبتلا باشد و معالجه و مشاوره آنها بسیار سخت و پیچیده است. از این رو باید افراد باتجربه و دلسوز برای کمک به این بیماران پیشقدم شوند و وقت و زمان کافی بگذارند و عمرشان را صرف کمک به آنها کنند. کاری که تا به حال انجام نشده است.»
من منحرف نیستم!
نوید با هیکلی مردانه و غولآسا در حالی که پالتوی تنگ و چسبان بنفش رنگی پوشیده، روی نیمکت پارک نشسته و بدون اعتنا به نگاههای خیره رهگذران، با تلفن همراهش حرف میزند. چشمان سرمهکشیدهاش را با ناز و ادا خمار میکند و میگوید: «مهسا هستم» و دستهای زمختش را جلو میآورد. لاک سرخرنگی که به ناخنهایش زده، توجهم را جلب میکند. چهرهای سفید و مردانه دارد، لبهایی که به سرخی میگراید و صورتی که به دقت اصلاح شده است. با صدایی نازک نامم را میپرسد و مدام حواسش به موهای حلقهحلقهشدهای است که از زیر روسری، پیشانی بلندش را پوشانده است. عابری با چشمانی دریده و قیافهای شرور نزدیکش که میشود، متلکی میگوید و او به یکباره از جا برمیخیزد و با کیف کوچک زنانهاش او را به باد کتک میگیرد و میگوید مگر خودت خواهر و مادر نداری و دور میشود. به دنبالش راه میافتم. این بار روی نیمکتهای پشت شمشادها مینشیند. اشک روی گونههایش نشسته و دهانش پر از پذیرش شکست است. میخواست بداند کجای دنیا ایستاده و سهمش از زندگی چیست. از بیماریاش میگوید، از اینکه چند سال طول کشیده تا بفهمد زن است و از مرد بودن متنفر و اینکه طی این سالها هیچکس او را درک نکرده است. زبانش ناتوان از بیان روایتهایی است که در ذهنش جریان دارد و مدام میگوید من زن هستم! ناگهان به حالش تاسف خوردم که چنین سخت تلاش میکرد تا بیگناهیاش را به اثبات برساند. او گفت دیگران او را آدمی منحرف میدانند درحالی که فقط یک زن و نیازمند محبت و رسیدگی است. از او میپرسم چرا تا به حال برای درمان مراجعه نکرده است. با تلخی میگوید: «درمان، مختص پولدارهاست. فقرا تا آخر عمر باید شرایط پیشآمده را بپذیرند و دم نزنند.»
هویت جنسی متفاوت
یک روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، میگوید: «افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی که ترانس سکشوال نامیده میشوند، مشخصات یک زن یا مرد معمولی را دارند اما از نظر هویتی، خود را متعلق به جنس مخالف میدانند. البته مشکل به همین جا ختم نمیشود. یعنی اینگونه نیست که فرد تنها از نظر ذهنی خود را متعلق به جنسی دیگر بداند بلکه هویت متفاوت منجر به روی آوردن او به نقشهای جنسیتی جنس مخالف نیز میشود. مثلا فردی که پسر است و خود را پسر نمیداند، دوست دارد لباسهای دخترانه بپوشد، به بازیهای دخترانه تمایل دارد و آرزو دارد وقتی که بزرگ شد، نقشها و شغلهای زنانهها را برگزیند.» دکتر امیرحسین جلالی، در پاسخ به این پرسش «سلامت» که در کشور ما چند نفر به این بیماری مبتلا هستند یادآوری میکند: «در کشور ما پژوهشی در این مورد انجام نشده اما بر مبنای پژوهشهای اروپایی، شیوع این اختلال، 1 نفر در هر 30 هزار نفر مرد و 1 نفر در هر 100 هزار نفر زن است. البته نسبت جنسی این اختلال در کشور ما تفاوتهایی با دیگر کشورها دارد، درحالی که در برابر هر ترانس سکشوال زن در کشورهای غربی 3 تا 5 بیمار مرد وجود دارد، در کشور ما این نسبت تقریبا 1 به 11 است و این یعنی در بروز اختلال هویت جنسی، عوامل فرهنگی سهمی بسزا دارند.»
مشکلات روانشناختی بیماران
دکتر جلالی در پاسخ به این پرسش «سلامت» که این افراد دچار چه مشکلات روانشناختیای میشوند، میگوید: «فردی که هویتی متفاوت از بدنی که با آن زندگی میکند، دارد، دچار تضاد و تعارض رهایی متعدد میشود. چنین فردی همواره حس کسی را دارد که به دنبال گمشدهای است. در نتیجه دور از انتظار نیست چنین تعارضهایی منجر به افسردگی، افزایش احتمال خودکشی، گرایش به مصرف مواد و ایجاد الگوهای شخصیت نابهنجار در فرد مبتلا شود. البته جراحی، تغییر و بازسازی اندامهای جنسی میتواند باعث تغییر برخی از این الگوهای نابهنجار در فرد مبتلا شود.»
این استادیار دانشگاه که پژوهشهایی را نیز روی بیماران ایرانی مبتلا به اختلال هویت جنسی انجام داده، در مورد جراحی تغییر جنسیت میگوید: «هنوز نتایج پژوهشی که در این مورد در انستیتو روانپزشکی تهران در دست انجام است، آماده انتشار نیست اما تجربه دیگر کشورها نشان میدهد جراحی در بهبود رضایت روانشناختی تاثیر دارد.» او در مورد اینکه آیا این اختلال در ایران قابل درمان است یا نه میگوید: «همانگونه که اشاره شد، مراحل طرح تشخیص، رواندرمانی، درمانهای هورمونی و صدور مجوز در کشور انجام میشود؛ اما اقدامات جراحی با وجود گامهایی که در سالهای اخیر برداشته شده، هنوز کاملا در کشور قابل اجرا نیست. از سویی همین جراحیهای ناتمام فقط در مراکز محدودی قابل انجام است. درنتیجه بیماران ناچارند برای تکمیل درمان به خارج از کشور سفر کنند و این درحالی است که بسیاری از آنها وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند. نتیجه چنین شرایطی این است که ما با بیماران زیادی روبرو هستیم که مدتهاست مجوز را دریافت کردهاند اما هنوز جراحی نشدهاند.» عضو گروه پژوهشی اختلالهای هویت جنسی انستیتو روانپزشکی تهران در مورد هزینه درمان این گروه از بیماران یادآوری میکند: «محاسبهای از مجموع هزینههایی که ابتلا به این اختلال تا تغییر جنسیت ایجاد میکند در کشور انجام نشده است اما جراحی در حد قابل انجام در کشور، به طور متوسط چیزی حدود 10 میلیون تومان هزینه دارد.» البته به گفته برخی از این بیماران، هزینه عمل جراحی تغییر جنسیت به همراه اعمال زیبایی، بسته به پزشک و کلینیک تا
25 میلیون تومان هم افزایش پیدا می?کند.
برخورد خانوادهها با بیماران
این روانپزشک در پاسخ به این پرسش که خانوادهها در برخورد با این افراد چه باید بکنند، میگوید: «البته این نکته را باید در نظر داشته باشیم که ممکن است در افرادی به صورت مقطعی و گذرا نارضایتی از جنسیت وجود داشته باشد و هر نوع نارضایتیای را نباید اختلال هویت جنسی دانست اما اختلال هویت جنسی در صورت تایید و تشخیص، یک بیماری است و باید مانند هر بیماری دیگری با آن برخورد کرد.اول اینکه خانوادهها در صورت مشاهده رفتار یا عقیدهای که نشانه نارضایتی از جنسیت است، بهتر است از راهنمایی روانپزشک بهره ببرند و در مرحله بعد در صورت تایید تشخیص او را در فرایند درمان اعم از رواندرمانی، هورموندرمانی و جراحی همراهی کنند. در هر روی این تصور که انکار یا تلقین باعث تغییر نگرش یا هویت فرد مبتلا میشود، نادرست است.» او در مورد برخورد مردم با این افراد میافزاید: «نگاه مردم به افرادی که اختلال هویت جنسی دارند، کلیشهای و تحقیرآمیز است و این موضوع البته به دلیل کمبود آگاهی آنهاست. گروهی نیز ممکن است این افراد را اشخاصی منحرف بدانند چراکه همانگونه که گفته شد، فرد بهزعم ظاهری که مردانه یا زنانه است، رفتاری متفاوت نشان میدهد و این موضوع باعث میشود در کانون توجه و در نتیجه مورد تمسخر یا سرزنش قرار گیرد.»
بیماران بیگناه
یک متخصص و جراح مجاری ادرار و ناباروری در مورد اختلال هویت جنسی به خبرنگار «سلامت» میگوید: «متاسفانه در جامعه ما این بیماران به علت سوءتفاهمها با منحرفان جنسی اشتباه گرفته میشوند. درحالی که منحرفان جنسی عمدتا مسایلی دارند که در لایههای تمایلات ناخودآگاه روانی آنها شکل گرفته است. افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی، از نظر علمی لایههایی را برای تغییر جنسیت دارند که این مساله به کروموزوم X، Y و ... مربوط است. آنچه فرامین هویت را به کروموزومها برای ساختن غده جنسی میدهد و مرحله دیگر آن چیزی است که شما را از نظر ظاهری یک خانم یا یک آقا میکند که این تغییرات در دوره بلوغ به وجود میآید و شاخصهای جنسی ثانویه اتفاق میافتد، اما افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی به این دلیل گرفتار نیستند، به نظر من قبل از اینکه کروموزومها مشخص کنند که شخص مرد است یا زن، این اختلال در آنها به وجود میآید. شاید این افراد کسانی هستند که طبیعت با آنها شوخی کرده است.»
شرایط روانی
دکتر شهریار هاشمی کهنزاد، میافزاید: «اگر قویترین انسان کره زمین را از سقف آویزان کنید، بعد از مدتی به ضعیفترین انسان تبدیل میشود. زمانی شخص قوی است که پای بر زمین داشته باشد. متاسفانه این بیماران از نظر روانی پا روی زمین ندارند و درک نشدن آنها به وسیله خانواده از مهمترین مسایل است. در مورد این بیماران سوءتفاهم وجود دارد و اجتماع آنها را سرزنش میکند. درست مانند زمانی که بیماران اسکیزوفرنی را با این تصور که جنزده هستند، میسوزاندند درحالی که امروزه میدانیم نباید چنین رفتار ناهنجاری را با این بیماران داشت.»
شرایط خانوادگی بیماران
این متخصص جراحی میگوید: «این بیماران ممکن است در خانوادههای مادر سالار متولد شوند، خانوادههایی که پدر دارای مشکلات روانی بوده است. مثلا دختری را میشناختم که سالها مانند پسرها رفتار میکرد. اینگونه بیماران تمایل به دگرپوشی دارند، پسرهایی که لباس زنانه و دخترانی که لباس مردانه میپوشند، دخترانی که موها را کوتاه و ناخنها را بلند نمیکنند، علامتهای متعددی دارند و بیماریشان با مصاحبههای خاصی مشخص میشود.» او در پاسخ به این پرسش که آیا این بیماران قبل از تولد تشخیص داده میشوند، میگوید: «نه، واقعیت این است در طب وقتی چند علت برای یک بیماری مطرح شود، نمیدانند علت اصلی آن بیماری چیست. بیماریای که علتش مشخص نباشد، حرفهای زیادی دربارهاش زده میشود به همین علت نمیتوانیم در مورد آن اظهارنظر کنیم.»
منبع : سلامت 1391/4/2 کد خبر : 44579
ساعت درج خبر : 09:40:00